پیشنهاد نئولایز:هشت برنامه و راهکار عملی برای برنامهریزی در شبکههای اجتماعی
پایه هشتم (۲۰۱۸)Eighth Grade
پایه هشتم (۲۰۱۸)اگر یک دختر نوجوان بخواهد فیلم کایلا دی 13ساله (السی فیشر) را با ذوق و شوق دنبال نماید، باید سختیها و مشقتهای آن را تحمل کرده تا آموزنده باشد.
از سلفیهای کایلا چنین استنباط میشود که وی در شبکههای اجتماعی حضوری دائم دارد و با انتشار ویدئویهایی از خود و به روزرسانی آن در فکر معرفی خود به اطرافیانش است اما در این محیط دچار اضطراب ، تشویش و نگرانی دائمی میشود و پس از آن او به دنبال فرار و یافتن راه حلی برای این مسئله است.
در پایه هشتم تحصیلی شیوههای زندگی کردن در شبکههای اجتماعی و محیطی که جوانان تاکنون ندیدهاند را تجربه میکنند و قابل تصور برایشان میشود. در این محیطها (شبکههای اجتماعی) فرزندان و نوجوانان خجالتی نیز میتوانند ابراز وجود نمایند و شخصیت خود را در این محیطها پیدا کنند.
با نگاه کردن به فیلمی که در معرض دید شما قرار گرفته است میتوانید از وضعیت ذهنی نوجوانان خود در شبکههای اجتماعی یک آگاهی نسبی را دریافت کنید.
الگوهای رفتاری جامعهٔ آمریکایی (۲۰۱۸) The American Meme
در این فیلم سعی در کاوش آسیبها و تأثیرات اینترنت در فضای مجازی شده است.
فیلم مستند نتفلیکس Netflix سعی دارد به بررسی آسیبهای اینترنت و تاثیر آن در فرهنگ عمومی امریکا بپردازد .
شخصیتهایی که در شبکههای اجتماعی صاحب نام هستند و این مستند بر روی آن تمرکز دارد پاریس هیلتون، بریتینی فورلان واین استار قبلی، جاش استوسکی ( آ.ک.آ یهودی چاق) ، کریل بیتچوسکی هستند.
در این فیلم به بررسی میزان شهرت روابط شخصی در شبکههای اجتماعی و رابطه آن با سلامت ذهن مخاطب پرداخته است.
در نمونه های رفتاری جامعه امریکا سعی شده است که چهره واقعی افراد در پس چهرههای مشهور و محافظهکار حاضر در جامعه مخفی شود. و به سمت ستارگان تلویزیونی و چهرههای اثرگذار در جامعه هدایت شود تا بتوان از طریق این چهرهها، حس تنهایی و اثرات مخرب فضای شبکههای اجتماعی در محیطهای کوچک خانواده را به تصویر کشید.
کسانی که میخواهند در عرصه شبکههای اجتماعی و شهرتسازی این عرصه کار کنند باید نیم نگاهی به جشنهای هزار ساله داشته یا تحصیلات دانشگاهی بالا داشته باشند.
ارائه یک طرح ساده (۲۰۱۸) A Simple Favor
اناکندریک Anna Kendrick در این فیلم طنز، نقش Stephanie را بازی میکند. او دوست فردی به نام امیلی (بلیک لایولی) است که سهامدار یک شرکت بزرگ و موفّق است. پسران آنها با هم دوست هستند و قرار ملاقاتهای حضوری بین آنها منجر به روابط بهتر میشود تا اینکه امیلی به صورت ناگهانی و غیرمنتظره برنامهریزی شده ناپدید شده و استفانی به صورت آماتور تلاش میکند بفهمد چه اتّفاقی برای امیلی افتاده است.
ارائه یک طرح ساده (۲۰۱۸) این دو شخص از این نظر که در شبکههای اجتماعی چهرهٔ واقعی نداشته باشند و در افراد دیگر پنهان شده باشند با هم متضادند.
امیلی معمولاً در اینترنت حضور ندارد، و حتّی اجازه نمیدهد استفانی از او عکس بگیرد. شوهرش که نقش او را Henry Golding بازی میکند به او روح زیبا میگوید.
در نقطه مقابل استفانی دارای صفحات مجازی شاد و پر سر و صدا زیادی برای پوشاندن رازهای سیاه درون اوست.
درسی که شما از این فیلم کوتاه میتوانید بگیرید: شیوههای تجارت در شبکههای کسب-و-کار اجتماعی است که امروزه شوق و ذوق خیلی از علاقهمندان را به خود جلب نموده است و در این مسیر فالو کردنو بهاشتراک گذاشتن خدمات اینترنتی و کسب کارهای مجازی زمینه را برای تقویت آن مسیر نموده است.
اما اگر تمایل داشته باشید در تمام این مراحل میتوانید به حافظهٔ خود رجوع کنید و فالورها و کارهای امیلی در فضای مجازی لذت ببرید .
خانوادهٔ جونز (۲۰۰۹) The Joneses
فیلم خانواده جونز از طریق اینستاگرام در شبکههای محدود اجتماعی منتشر شد اما با هشتگهای فروان تاثیر خود را بر این شبکه گذاشت و به طرز اعجاب آمیزی تأثیرات خود را بر مخاطب گذاشت
این فیلم ساخته و پرداخته یک گروه از تولید کنندگان غیر حرفهای است و تخصص آنها تاثیرگذاری بر گروههای اجتماعی است برای متقاعد کردن دوستان و همسایگان برای خرید کالاهای فریزشده از مجموعه شرکت گلف هستند
هدف این گروه استفاده از علائق دوستان شما است و معرفی آن به شما که بر این اساس شما را وادار به خرید از این مؤسسه مینمایند.
و این روش تاثیرگذاری بالای در کسب و کارهای بر پایه فضای مجازی را تقویت نمود و مردم بر مبنای نظرات دوستان و آشنایان در شبکههای اجتماعی مقصد خریدهای خود را انتخاب میکنند.
در فیلم خانواده جوئز نسبت به این مسئله باور نداشتند و زمانی مشخص شد که به سمت ورشکستگی شرکت و مؤسسهشان حرکت می کردند اما به طور مشابه این روش را در پیش گرفته و موفّق شدند اعتماد مشتریان را جلب نموده و با تاثیرگذاری بر رفتارهایشان آنان را نسبت به خرید ترغیب نمایند.
فیلم مانیبال یا همان بازی پولی (۲۰۱۱) Moneyball
فیلم مانیبال یه داستان ورزشی آمیخته به طنز و تحلیلهای از وضع موجود آن رشته ورزشی بیسبال میباشد ، بازی پولی براساس یک داستان واقعی از مربی اکلند که مجبور بود تیمی قوی بدون بازیکنان سرشار و ستاره برای اتلتیک بسازد برای این کار او مجبور به استخدام چهره جوان جوناهیل میکند که هیچ گونه سابقه بازی نداشته اما اطلاعات و تکنیکهای لازم را دارا میباشد و برمبنای این نظریه یک عده جوان که استعداد لازم و توانایی نسبی بازی بیسبال را داشتند به خدمت گرفت.
این مربی تا زمانی که با استفاده از روشها و شیوههای قدیمی به کار مشغول بود دستاورد خاصی نداشت اما زمانی که اجازه فعالیت در شبکههای اجتماعی و استفاده از قیاس و اطلاعات این فضا به بازیکنان و استفاده از این ظرفیت را داد، استراتژی تیم تغییر کرد و بردها و موفقیتهای تیم او شروع شد.
بسیاری از شرکتها و موسسات با استفاده از تجارب دیگر رقیبان و شرکتهای مشابه همیشه در جستجوی بهبود شرایط خود هستند و تلاش میکنند تا با استفاده صحیح از راهبردهای کسب اطلاعات و دادههای موجود راههای بهتری برای مخاطبان خود جستجو نماید .
اما نکات دیگری که در این فیلم به ویژه مثال تیم بیسبال قابل بررسی است راهبردهای استفاده از ظرفیتهای جمعی است که چگونه یک بازیکن تک نفره می خواهد به یک کل در بازی تبدیل شود و این روش برای خیلی از برنامهها و اهداف اقتصادی و اجتماعی قابل تعمیم میباشد.
اینگرید به غرب میرود (۲۰۱۷) Ingrid Goes West
بررسی فیلم کمدی اینگرید به غرب میرود در این فیلم یک انسان بیمار زندگی مجازی و غیر واقعی خود را از طریق شبکههای تاثیرگذار اجتماعیبه اشتراک میگذارد.
رؤیای او زندگی در کالیفرنیا است که در این فیلم اینگرید وسایل خود را جمع میکند به سمت رؤیای خود حرکت میکند.
از طریق شبکههای اجتماعی تیلور مراکز سعی دارد تا محل زندگی و مراکز خرید اطراف آن را بررسی نماید که در این کاوش با مهارت و تبحّر خود را به عنوان یک دوست واقعی تیلور تبدیل میکند و این مدت زمان زیادی این دو نفر به صورت مجازی با یکدیگر دوست هستند و تصاویر زیادی از دره کوچلا با یکدیگر رد و بدل میکنند.
اینگرید بر روی سبک زندگی و تصاویر تیلور تمرکز میکند اما متوجّه صوری بودن و غیر واقعی بودن این تصاویر نمیشود.
این در حالی است که این دو نفر همدیگر را ملاقات نکردهاند تا زمانی که تیلور از وی میپرسد که مردم را دوست دارد یا خیر و پاسخ او مشابه یه دوست نیست و این روند ادامه دارد تا اینکه تصاویر ارسال شده آنها عمق بخشی لازم را ندارد.
این نشان میدهد که اگر بخواهید به یک رفاقت و دوستی واقعی دست یابید باید روی محتوایی تمرکز داشته باشد که هر دو نسبت به آن علاقه دارید و نسبت با فالوو آن اهمیت میدهی.
در این رفتار شما به نمایش واقعی شخصیتتان معنا میبخشید و این مسئله را اینگراید به عنوان زنگ هشدار متوجّه شد که پیامهای فرستاده شده در فضای مجازی و فالووها رنگ حقیقی ندارند.
تو (۲۰۱۸) You
در فیلم تو که به بررسی دیدگاه جو میپردازد سریالی با موضوع دروغگویی زیبا که نقش اصلی آن دختر بیسرپرست و ناهنجار را به تصویر کشیده است.
و این مسئله برای مخاطب دلنشین نیست و معنای واقعی ندارد که این شخص دارای یک کتابفروشی در یک آپارتمان بزرگ است و دارای رویاهای او به تحلیل پرداخته است.
در این فیلم این دختر با مشتریانی که وارد مغازه او میشوند قبل از گفت و گو نسبت به سرچ آنان در اینترنت و شبکههای اجتماعی اقدام میکند و آیدی اینستاگرام و مشخصات آنان را استخراج میکند.
این مسئله در کمتر از یک دقیقه رخ میدهد و در ادامه شروع به صحبتهایی از وضعیّت بررسی شده شخص وارد شده میکند که این جملات بخشی عاشقانه و رمانتیک هستند و با این روش ارتباط مناسب با شخص را برقرار و علاقهٔ وی نسبت به خرید یا هر اقدام دیگری از جمله ترک دوستانش اقدام میکند.
اما این شخص بعد از متوجّه شدن نسبت به این مسئله که برخی از دوستانش را از دست داده با عصبانیّت به دنبال آن میگردد و متوجّه میشود که نداشتن یه رمز باعث این دردسرها در شبکههای اجتماعی برای وی شده است.
دایره (۲۰۱۷) The Circle
در نمایش دایره که برگرفته از رمان دیو میباشد کارمند جوانی از یک شرکت فنآوری که مدیر آن شرکت ایمون بیل (تام هنکس) است به ایفاء نقش میپردازد ، ادارهٔ این شرکت براساس سبک فیسبوک میباشد و کارمندان و کاربران آن نسبت به شفافیّت و قاطعیّت در به اشتراکگذاری چیزها و اطّلاعات شرکت و زندگی خود اقدام میکنند.
این مسئله باعث بهبود ارزش سهام شرکت شده و این کارمند جوان تصمیم میگیرد که به صورت شبانهروزی با دوربین بخشهایی از زندگی خصوصی و وضعیّت خود را به اشتراک بگذارد در صورتی که خانواده و اطرافیان وی نسبت به این مسئله رضایت ندارند.
این مسئله منجر به از دست دادن بخشی از فالووها و دوستان وی در فضای اجتماعی شد و درک این تفاوت که هر چیزی قابل گذاشتن در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی نیست و باعث سلب اعتماد همنوعان و خانواده نسبت به این مسئله میشود و در اشتراکگذاری باید اعتماد سایر کسانی که در مسئله شما حضور دارند جلب شود و این فیلم یادآور این موضوع است که راهبردتان در اشتراکگذاری باید بر مبنای ساخت اعتماد بین همنوعان و کسانی که با آنها زندگی مشترک دارید صورت پذیرد.
بالا در هوا (۲۰۰۹)Up in the Air
فیلم کمدی بالا در هوا از رایان بینگام (جورج کلونی) است که وی یک مشاور شرکتهای توریستی است و نسبت به این شغل عشق میورزد و سفر به سراسر کشور و دنیا از علائق او میباشد.
مسئله این فیلم این است که همکاران او نسبت به این مسئله ناراحت هستند او رایکان به کاری که انجام میدهد اعتماد و باور دارد او سعی دارد به هر شکلی شده دوستان و سایر کارکنان این شرکت را متقاعد کند که این شغل خوب است و باید دنبال هدفی بلند مدت باشد و کارهایی که دوست دارند در این حرفه تجربه نمایند اما این هدف برای همکاران او حیرتآور و ناباورانه است و با واقعیت موجود فاصله دارد.
رایان سعی دارد با پشت سرگذاشتن لحظات سختی و مشکلات این شغل دیگران و مردم را دعوت به این شغل نماید و بخشی از این مسئله راهبری و یاد گرفتن مکالمات و فرهنگ عامه برخی از مردمی است که وارد این سرزمین میشوند و باعث ناخشنودی مشتریان و سهامداران این شرکت از رضایت و عملکرد آن شوند و هنگامی که همکار جدید رایان یک سیستم دیجیتال برای بهبود روند را به وی پیشنهاد میدهد او قبول نمیکند و میگوید که این مسئله باعث از بین رفتن احساسات و ارتباطات کلامی بین او و توریستها در جریان کار خواهد شد.
آینه سیاه (۲۰۱۹-۲۰۱۱) Black Mirror
سریال سیاه به تصویر کشیدن جنگی علمی و تخیلی که لحظات بسیار جذّاب و لحظاتی بسیار آشفته دارد را به تصویر می کشد که در زمان حال صورت گرفته و به آینده سرایت کرده است و دخالت تکنولوژی و استفاده از هوش مصنوعی و واقعیتهای مجازی صحنهها و اتفاقات این فیلم را دگرگون کرده است.
یکی از خصوصیات این سریال این است که از هر جایی از قصه وارد سریال شوید برایتان معنادار است و میتوانید درکی از قبل و بعد قصه داشته باشید و ایدهای برای فکر کردن به شما میبخشد، مثلاً شیرجههای ناگهانی هواپیما در یکی از سکانسهای این فیلم که مورد علاقهٔ بسیاری از تماشاگران است موجب میشود که فعل و انفعالات مشخصی در برنامه ظاهر شود و مانند برخی از رفتارها در اینستاگرام به گونهای ترکیبی چندین مسئله مهم با هم رخ میدهد.
این فیلم در اینستاگرام با دادن امتیازات ویژه و سریع به کاربران فضایی ایجاد میکند که مخاطب با حدّاکثر امتیاز لازم را دارا باشد و زمینه از دست رفتن امتیازات از بین میرود و فرد در این سیستم انگیزه پیدا میکند تا مؤدب و مهربان و صادقانه با وضعیت برخورد کند و تمامی صحنهها و اکشنها خوب هستند در نتیجه زندگی در جهانی که در این فیلم به تصویر کشیده شده است به دلیل عدم انطباق با محیط بیرونی برای خیلیها قابل درک نیست.
سرنام (۲۰۱۹) FYRE
فیلم مستند سرنام که یک فستیوال آتشین است بهترین مهمانی ممکن را برای بیننده رقم میزد، مقصد فستیوال موسیقی در باهاماس(استان) اتّفاق میافتد که مؤسس شرکت به صورت غیرقانونی محصولاتی از جمله لباسهای زنانه را در خانههای ساحلی به فروش میرساند و در واقع بیلی مک فارلند و جارول هزاران بلیط از این فستیوال را به صورت غیرقانونی به مخاطبین خود عرضه میکنند.
این فستیوال به وسیلهٔ تأثیرگزاران شبکههای اجتماعی (در اینجا اینستاگرام)، تبلیغ و پروموت میشود و به سرعت قیمتها را با کمک یک ویدیوی تبلیغاتی که در آن کاندل جنر و گیگی هادید حضور دارند، بالا میبرند. شانس یک مهمانی با سلبریتیهای اینستاگرامی در یک ساحل شنی سفید بسیار بالا بوده و مقاومت در مقابل آن سخت است بنابراین فستیوال ۵۰۰۰ بلیط را به سرعت به فروش میرساند.
برای تحلیل پیج اینستاگرام خود اینجا کلیک کنید .
اما در پشت صحنه، تیم فستیوال فایر با محاسبات مالی و کمبود بودجه و نارساییها دست و پنجه نرم میکنند و نمیتوانند آن قولهای غیر منطقی که به مخاطبان دادند، برآورده سازند. حتی با وجود اینکه به ظاهر کاملا مشخص است که فستیوال با شکست مواجه میباشد اما همچنان این تیم به پست کردن تصاویر لوکس و تبلیغات خود و وعده یک تجربه بسیار باشکوه را ادامه میدهد.
اما وقتی افراد با هشتکهای نادرست و آشفته روبرو میشوند عدم وجود یک مدل یا ویکتور قانونی پی میبرند و گروههای موسیقی که دعوت شده بودند با اطلاع از این موضوع آنجا را ترک میکنند و افراد تاثیرگذار بر مسئله هیچ واکنشی نشان نمیدهند و دراین فستیوال به جای وعدههای داده شده به مردم ساندویچ و غذاهای معمولی میدهند.
حاضران اینستاگرامی، توییتر و فیس بوک که این وضعیت را مشاهده میکنند. مانند کسانی که کشتی آنان به گل نشسته به فکر میافتند که کاری که فستیوال فایر با آنان انجام داده را در شبکههای اجتماعی منتشر نمایند.
و در تاریخ معاصر فایر فیاسکو را به عنوان واضحترین جعل و دروغ در شبکههای اجتماعی پخش نمایند با مثالهایی از جمله شما خدمه این کشتی نباشید، بیکینی مجانی در اینستا مواظب کلاهتان باشید) و غیره و حتی اگر مانند بیلی و مک فارلد نباشید به زندان هم نمیافتید باعث از دست دادن اعتبار و مشتریان این مجموعه شدند اما این بخشی از ماجرا است و یک مستند دیگر را هالو درست میکند و چند هفته بعد منتشر مینماید تا حس کنجکاوی شما را از راههای دیگر تحریک نماید.











